<body>

سرشک

وقتی که خود را باز یافتم، دیدم تمام جاده ها از من آغاز میشوند. 

Friday, November 03, 2006

12:02 PM - مؤلف - مؤلف

anit-success

"Application of Genetic Algorithm to the Development of MPFI Engine Intake and Exhaust Systems Design"

از 9 تا 11 اكتبر كه گذشت شايد موفقيت‌آميزترين روزهاي عمرم (تا كنون) بود. شايد بايد خوشحال باشم. شايد هم نه. وقتي كه براي ارائه مقاله‌ ام روي سن، پشت تريبون رفتم و در حظور حدود 250 نفر از بزرگترين‌ها و غول‌هاي صنعت خودرو و موتور دنيا شروع به ارائه كردم، راستش به هيچ چيز فكر نمي‌كردم. و اين دقيقا معني همان "موفقيت" است كه بالاخره يك روز ترتيب اش را خواهم داد. بله! راستي چه كسي جرات دارد بگويد (عمل كردن پيش كش) كه به موفقيت علاقه ندارد....يا بدتر از آن: دشمن موفقيت خودش است. باري! اين شايد من باشم كه هرچه بيشتر فكر مي‌كنم، با آرامش بيشتري به موفقيت پشت پا مي‌زنم...و اين برآورده شدن ميل نه در ارزش مبادله كه در ارزش نفي است، همان كه فرويد و به دنبال آن بودريار اينهمه سركوب شدنش را ديدند و برايش چيز نوشتند. همان كه همه شما از آن هراس داريد، اما شايد كه آرامشي ژرف در آن باشد.
وقتي به عنوان جوانترين ارائه كننده مقاله در معتبرترين سمينار خودرو اروپا شناخته شدم، وقتي از شركت تويوتا، دكتر محمدي رسما پيشنهاد ادامه كار تحقيقاتي يا تحصيل رو بهم داد، وقتي Chairman كنفرانس شخصا از من براي مقاله و ارائه ام تشكر كرد، وقتي مي‌ديدم كه همكاران ابله و كوتوله ام با حسرت اين چيزها رو نگاه مي‌كنند و هزار بار من رو فحش مي‌دند كه چرا اين را قبول نكردي و چرا فلان رو رد مي‌كني...


وقتي كه از سالن كنفرانس بيرون مي‌زنم، با يك بطري شراب قرمز ايتاليائي اوقاتم رو مي‌گذرونم و به آدم‌ها و خودم فكر مي‌كنم. من بسيار بسيار مغرور و متكي به خود شده‌ام...تقريبا هيچ كدام از دست‌آوردهايم برايم مهم نيست. هميشه به چيزهاي ديگري فكر مي‌كنم، و موفقيت همان چيزي است كه هرگز نتوانسته با اين همه زرق و برق و اجبار مرا به خود آلوده كند.
من،خسته نشده‌ام! و خيلي كارها بايد انجام بدهم....تا حالا مهندس بسيار خوبي بوده‌ام، و اين در امتداد همان چيزي كه مي‌خواهم، مطمئنا به كار مي‌آيد....خيلي خيلي كار دارم كه بايد انجام بدهم، وقت كم است و محدوديت‌ها زياد، كارهاي فراواني دارم كه بايد انجام بدهم.

به آدمهاي كوتوله‌اي فكر مي‌كنم كه آدم‌ها را براي موفقيت‌هايشان مي‌خواهند...به آنها كه در بستر مثلا عقلاني و آرام موفقيت، هدف انسان را تعريف مي‌كنند...به آنها كه مطمئنم شبها در نهايت حقارت و پستي در تنهائي پر از كينه و هراس خودشان، به حال خودشان گريه مي‌كنند (البته اگر هنوز اندكي فرصت فكر كردن به خود بدهند)... ولي فردا صبح تغييري نكرده‌اند...به آنها كه كوتوله و ابله خواهند ماند. به آنها كه اين بحث‌ها هراس و ترس در دلشان مي‌افكند.

راستي اگر شما جرات كرديد لحظه فكر كنيد كه اگر به دنبال موفقيت نباشيد، چه مي‌كنيد. يا مثلا ببينيد كه موفقيت را مي‌توانيد نفي كنيد يا نه؟ امتحان سختي است و اگر توانستيد از پس اش برآئيد مي‌توانيد درك كنيد كه چرائي اين مسئله چيست...وگرنه توضيح دادن چرائي اش مضحك (و البته هراس آور) است.


شباهنگ عزيزم!، كه دوست ات مي‌دارم، كه دوست ام مي‌داري، من زيباترين غول زمين ات خواهم بود!

| Permanent Link

© Sereshk 2005 - Powered for Blogger by Blogger Templates