<body>

سرشک

وقتی که خود را باز یافتم، دیدم تمام جاده ها از من آغاز میشوند. 

Saturday, May 19, 2007

8:24 PM - نوشتار - مؤلف

وزير آموزش و پرورشي كه ماندني كردند اش!

استيضاح محمود فرشيدي، وزير آموزش و پرورش كابينه‌ي احمدي نژاد، بالاخره و با تلاش فراوان هيأت رييسه‌ي مجلس، مخصوصاً باهنر و حداد عادل و كوهكن در پست خود ادامه‌ي كار مي‌دهد. ذكر چند نكته در مورد اين اتفاق داراي اهميت است:
1- نتيجه‌ي اين معركه نشان داد كه تلاش و فشار نمايندگاني كه يكي از دلايل اصلي موافقتشان با استيضاح، جريان سوالات موهون و توهين‌آميز به پيامبر اسلام در آزمون حين خدمت فرهنگيان بوده، حتي با همين دستاويز بسيار قوي نيز نتوانستند كاري از پيش ببرند. طبق معمول براي در رفتن از سوال (كه يكي از بهترين و مهمترين استراتژي‌هاي حل مسأله در دولت مهرورز احمدي نژاد است) نمايندگان موافق استيضاح، كوهكن و احمدي نژاد دست به انجام مقايسه بين دولت فعلي و دولت‌هاي قبلي زدند و با آوردن آمارهاي بي سر و ته و بدون منبع و مبهم سعي در پوشاندن جرم وزيرشان (بي‌كفايتي و عدم توجه به مسائل جاري آموزش و پرورش) داشته اند. نكته‌ي جالب اين است كه كوهكن در دفاع از عملكرد وزير در طرح سوالات تهمت‌آميز، فرموده‌اند كه حساسيت بالاي جناب وزير در برخورد با طراح سوال و عذرخواهي وي از مردم قابل ستايش است و آيا چنين حساسيتي در ساير حوزه‌ها مخصوصاً كتاب و مقالات چاپ شده وجود دارد؟ خوب در واقع پاسخ دادن به اين سوال حكم برداشتن چوب دو سر گه را براي كوهكن و احمدي نژاد دارد، چون در صورت بله گفتن سوال (در حكم دفاع) بي معني و بي كاربرد مي‌شود و در صورت نه گفتن آن وقت بايد جناب وزير ارشاد استيضاح شود! به هر حال نكته‌ي بسيار مهم اين است كه آن دسته از مردمي كه حقيقتاً در طرح سوالات تهمت‌آميز ناراحت شده بودند، با اين جواب كوهكن و احمدي‌نژاد قانع شده اند؟ آيا نارضايتي اعتقادي كه به وجود آمد از بين رفته است؟ من بعيد مي‌دانم و فكر مي‌كنم نارضايتي از احمدي نژاد در لايه‌هاي بسيار معتقد جامعه نيز در حال شكل گرفتن است (آن ماجراي ماچ كردن دست خانم معلم كه كيهان آنقدر هم اش زد كه بويش همه جا را پر كرد، يادتان هست...)
2- قشر ناراضي مهم‌تر و ارزشمندتر خود فرهنگيان مي‌باشند كه با آن همه اعتراض و تجمع و تحصن و كتك خوردن به هيچ نتيجه‌اي نرسيدند. بازنشسته‌ها هنوز چشم‌انتظار دريافت پولي هستند كه روزگاري دراز به صندوق اين وزارت‌خانه مي‌ريخته اند، معلمان حين خدمت نيز كه از داشتن نظام حقوقي هماهنگ بي‌بهره اند و هر سال كلي وعده و وعيد پوچ تحويل‌شان مي‌شود، صدايشان به جايي نمي‌رسد. در واقع اين صنف مهم و ارزشمند از هرگونه توجه‌اي بي‌بهره مانده اند و فداي سياست‌بازي‌هاي ناشيانه‌ي احمدي نژاد شده اند. احمدي نژاد نبايد فراموش كند كه هر چند راي‌هاي جناحي در انتخاب و ماندگاري او بي‌تاثير نبوده اما اين مردم بوده‌اند كه او را بر مسند قدرت نشانده اند و اگر ناراضي شوند هم او را از مسند قدرت به زير مي‌كشند.
3- به طور كلي، به نظر مي‌رسد كه استيضاح وزيران، نمي‌تواند راه‌گشاي تعديل و اصلاح و به‌سازي سياست‌هاي ناشيانه‌ي دولت باشد. اما همين امر مي‌تواند با توجه به خواستگاه استيضاح (كه به هر حال مردم يا صنف خاصي از مردم در آن مشاركتي نه چندان كم دارند) ايجاد افتراق مخصوصاٌ بين دولت و مجلس، و مجلس و هيات رييسه آن كند.

Labels:


Post a Comment

© Sereshk 2005 - Powered for Blogger by Blogger Templates